یاداشتی در باره نمایش: نمایش «مردی که از آستینش برف میبارید» اثری اجتماعی است که همراه با نقدهای اجتماعی و خاطره کسانی که زندگی را تجربه کردهاند عیان میشوند. جهان متن این نمایش فارغ از واکاویهای اجتماعی، خرده پیرنگهای در اختیار دارد که هر یک از آنها میتوانند به تنهایی یک نمایش کامل باشند، اما با کارکردهای نگارشی و تمهیدات لازم فضایی فراهم آمده است که جهان متن از سه زاویه متفاوت، اما پیوسته به شخصیتها نگاه اندازد. در واقع جهان متن با کارکردهایی که برای خود در نظر گرفته است تلاش دارد که شاکله خود را با طراحی و بروز موقعیتها به مخاطب معرفی و منتقل کند. حال این اتفاق سبب شده است که اثر با ساختاری اپیزودیک مسائل و دیدگاه خود با حضور شخصیتهای نمایش نمایان سازد. اهمیت این اتفاق را میتوان از سوی دیگر مورد بررسی قرار داد با این توضیح که جهان اثر با توجه به موقعیتها و ایپزودیک بودن روایتها، ساختاری سیال و زنده دارد به شکلی که شخصیتها در هر اپیزود نقشی را زندگی میکنند، زیرا نمونههای بسیاری از آن نقش را روزانه در واقعیت و جامعه خود دیدهاند. بنابراین طراحی این شیوه یکی از مزیتهای نمایش است که نویسنده به آن توجه داشته که در قالب روایت بیان شده است. حال در این مجال مقوله مونولوگ را شاید بتوان بهترین انتخاب و گزینه برای انتقال حرفهای صریح و واضح قلمداد کرد، زیرا شخصیتهای اثر به شکل کامل از درون جامعه آمدهاند، بنابراین ضرورتی ندارد که ما از جلدی زیبا و چشمگیر به درونی وارد شویم که چهرهای متفاوت دارد. البته این نکته را باید یادآور شد که جهان این اثر هرگز قصد آن را ندارد که سیاه نمایی کند و یا فریاد اعتراض سر بدهد، بلکه این نمایش تلاش دارد تا برشهایی از روزگار معاصر را با سه عضو آن از جامعه به تصویر بکشد.
[ihc-hide-content ihc_mb_type=”show” ihc_mb_who=”1,2,23″ ihc_mb_template=”3″ ]
[/ihc-hide-content]
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
سلام . مشکل برطرف شد .
سلام.
فیلم مشکل داره